۱۲۱ بازديد
ولی اینو واقعا بدون موقعی که از آدمای دورت ناامید شدی خستت کردن فکر کردی دنیا به آخرش رسیده اشکی برات نمونده بود که بریزی موقعی که از زندگی خسته شده بودی و میخواستی نباشی ، من هستم. من دوتا دستامو برات باز کردم و منتظرم که بیای توی بغلم من میشینم پای حرفات تا تموم بشن. اونقدر میمونم پیشت تا آروم شی
من تورو اینجوری رها نمیکنم❤️
- ۰ ۰
- ۰ نظر