۴ بازديد
این روزا خودم کم خوراک شدم
دلبرم یکم جدیدا همش فکر میکنه
ولی من به روش نمیارم خودم شاید هزار بار رو پتو گریه کردم
هر شب شاید بهش نگم
خودم دارم میخندم تا بخنده
حتی همش بهش زنگ میزنم تا باهاش حرف بزنم
چون میدونم بهم نیاز داره
منم کنارشم نمیدونه چقدر میخامش
همیشه کنارشم
حتی امشب یکم عصبی شدم بعدش سریع عذر خواهی کردم چون مهسا
همه زندگی منه
و بهش تا حالا نگفتم شاید اون فکر خیال کنه خودم هزار برابر میکنم
من حتی میخام زنم شه
ولی خب ملکه هست باید تو دلش جا باز کنم تا بله رو بهم بده
این‌قدر پا فشاری میکنم یک روز واقعی واقعی تو محضری ببینمش
من پسر تقی هستم همیشه میگه
مت چی دارم که این همه دختر خو برو پیش بقیه
ولی نمیدونه من پیش خودش میمونم و بقیه برام مهم نیستن
امشبم گفت مت تا ابد کنارم میمونی جز تو هیچکسو ندارم
بخدا تا ابد کنارش میمونم
چون همه زندگی منه
دورش بگردم
همیشه دختر کوچولو صداش میکنم
چون خیلی گوگوری نازه
حتی اون شب لپاش کشیدم با هم رو بلوک نشتیم
خاستم بگم عاشقتم
#بخشی از خاطراتم
دلبرم یکم جدیدا همش فکر میکنه
ولی من به روش نمیارم خودم شاید هزار بار رو پتو گریه کردم
هر شب شاید بهش نگم
خودم دارم میخندم تا بخنده
حتی همش بهش زنگ میزنم تا باهاش حرف بزنم
چون میدونم بهم نیاز داره
منم کنارشم نمیدونه چقدر میخامش
همیشه کنارشم
حتی امشب یکم عصبی شدم بعدش سریع عذر خواهی کردم چون مهسا
همه زندگی منه
و بهش تا حالا نگفتم شاید اون فکر خیال کنه خودم هزار برابر میکنم
من حتی میخام زنم شه
ولی خب ملکه هست باید تو دلش جا باز کنم تا بله رو بهم بده
این‌قدر پا فشاری میکنم یک روز واقعی واقعی تو محضری ببینمش
من پسر تقی هستم همیشه میگه
مت چی دارم که این همه دختر خو برو پیش بقیه
ولی نمیدونه من پیش خودش میمونم و بقیه برام مهم نیستن
امشبم گفت مت تا ابد کنارم میمونی جز تو هیچکسو ندارم
بخدا تا ابد کنارش میمونم
چون همه زندگی منه
دورش بگردم
همیشه دختر کوچولو صداش میکنم
چون خیلی گوگوری نازه
حتی اون شب لپاش کشیدم با هم رو بلوک نشتیم
خاستم بگم عاشقتم
#بخشی از خاطراتم
- ۰ ۰
- ۰ نظر
